در پاراگراف آخر نباید مطلب جدیدی عنوان کرد، بلکه بایستی با جمع بندی پاراگراف های بدنه آنها را دوباره گویی کرد و موضع یا position خود را طبق مطالبی که در بدنه عنوان کردهایم، بیان نماییم.
در صورتی که در مقدمه موضع گیری کرده باشیم، بیان دوباره آن در پاراگراف آخر بی اشکال است ( البته با گرامر و واژگان متفاوت).
در کل، پاراگراف آخر باید ” حس اختتام” را برای خواننده تداعی کند، نه اینکه لزوماً و بدون دلیل از عباراتی همچون in conclusion استفاده کرد.
خواننده ( اینجا همان ممتحن) باید حس حرکت (progression) را کاملاً ببیند و درک کند که مطلب با مقدمه شروع شده، در بدنه بسط یافته و به اوج رسیده و در پاراگراف آخر جمع بندی شده است.
مثال های نوشته شده توسط اگزمینر در انتهای کتابهای کمبریج ۷،۸،۹، ۱۰ و۱۱ نمونه های بسیار عالی از این شیوه نتیجه گیری هستند.
نکته یک: در تسک یک آکادمیک فقط overview داریم نه نتیجه گیری.
نکته دو : به مقدسات سوگند! ساختارهای کلیشهای و حفظی ( موجود در کتاب های بازار و تدریس شده توسط برخی اساتید، یعنی هر چیزی که اگزمینر بتواند با گوگل کردن بیابد ) نه تنها سودی برای شما ندارند، بلکه به نمره رایتینگ شما ضربه میزنند: خلاق و اوریژینال باشید!